Saturday, February 7, 2015

پسرِ خطيبِ ده!

پسرِ خطيبِ دهی، بامداد در پايگاه رفت، پدر را ديد که خر می‌گاييد. پنداشت همه‌روزه چنان می‌کند. روزِ جمعه، پدرش بر منبر خطبه می‌خواند؛ پسر بر درِ مسجد رفت و گفت: بابا! خر را می‌گايی يا به صحرا بَرَم؟

عبيدِ زاکانی؛ رساله‌یِ دلگشا

No comments:

Post a Comment